۱۳۹۳/۰۴/۱۷

جنبش 18 تیر، حماسه ای بی سازمان             

کاوه جویا

پانزده سال از جنبش مردمی 18 تیر 1378 گذشت. در شب 17 تیر 1378 در کوی دانشگاه تهران همایشی دانشجویی در اعتراض به توقیف روزنامه ی "سلام"  برپا شد که در پی وقوع رشته ای از رویدادهای  نا منتظره به سرعت به  شورشی گسترده و غرنده علیه رژیم جمهوری اسلامی تبدیل گردید. در نخستین ساعات روز 18 تیر نیروهای امنیتی رژیم، معروف به "لباس شخصی " به همراه اوباش حزب اللهی گروه "انصار حزب الله" و نیروی انتظامی رژیم به کوی دانشگاه تهران هجوم آوردند و دانشجویان ساکن در آن را به شیوه ای بسیار خشن و جنایتکارانه مورد حمله قرار دادند که در اثر آن بسیاری از دانشجویان به شدت زخمی و برخی معلول گردیدند. 

به دنبال این هجوم  دانشجویان به همراه مردمی که به آنان پیوسته بودند  به  اجتماع و اعتراض پرداختند. شعار های معترضان که در ابتدا تنها خواست آزادی اندیشه و آزادی  مطبوعات را بیان می داشت، به سرعت به تندی گرایید و متوجه اساس رژیم جمهوری اسلامی  و رهبری آن شد [1]. چیزی نگذشت که دانشجویان و مردم معترض از سد نیروهای امنیتی گذشته، از کوی دانشگاه به خیابان های اطراف ، همچون کارگر شمالی و جلال آل احمد و سپس به خیابان های دکتر فاطمی، بلوار کشاورز و انقلاب سرازیر شدند.  از آن سو موج  جمعیت از سراسر تهران به پشتیبانی از دانشجویان  دلاور روانه ی کوی  دانشگاه گردیدند. رژیم که از این خیزش ناگهانی مردم جا خورده بود، همه ی موجودیت خود را برای سرکوب شورش به کار گرفت. حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، دستور سرکوب صادر نمود.  انواع و اقسام  نیروهای نظامی و شبه نظامی رژیم، چون سپاه پاسداران، نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات، انصار حزب الله، بسیج و مزدوران انجمن ها و شوراهای اسلامی  برای دفاع  از موجودیت جمهوری اسلامی در برابر این شورش عظیم و ناگهانی  به میدان فراخوانده شدند و کوشیدند با سلاح های گرم و سرد راهپیمایان را تارومار سازند [2].  برخی از فرماندهان نظامی رژیم  چون محمدباقر قالیباف و قاسم سلیمانی شخصاً به خیابان آمده، به ستیز با مردم خشمگین پرداختند [3]. از سویی رژیم عوامل "اصلاح طلب" خود، همچون مصطفی تاج زاده، موسوی لاری، مصطفی معین و محمدرضا خاتمی و حتی ملی ـ مذهبی هایی چون عزت الله سحابی را به میان معترضان فرستاد تا با ظاهر همدلانه آنان را به "آرامش" و  پایان دادن به اعتراض فراخوانند [4].  اما معترضان این توصیه ها را قاطعانه رد کردند و سیل خروشان راهپیمایان خیابان های مرکزی تهران را فرا گرفت.

این وضعیت چنان هراسی  در دل عوامل رژیم انداخت که مزدوران آشکار آن پس از چند ساعت رویارویی با مردم از کف خیابان ها ناپدید شدند و تنها مزدوران پنهانی  رژیم  بطور ناشناس در میان مردم به جاسوسی می پرداختند [5].  در روزهای 19 تا 21 تیر ماه1378  تهران صورت  شهری  آزادشده را به خود گرفت. همه جا سخن از سرنگونی رژیم بود. در برخی از خیابان ها مردم شورشی به  کنترل رفت و آمد خودروها و شناسایی عوامل رژیم می پرداختند. بسیاری از عوامل رژیم ظاهر حزب اللهی خود را از ترس واکنش مردم خشمگین  تغییر دادند.  افسوس که بی سازمانی جنبش 18 تیر سبب شد که پس از گذشت 3 روز، مردمی که خیابان ها را فتح کرده بودند، بدون برنامه ای روشن،  پراکنده شدند و مزدوران جمهوری اسلامی که در این 3 روز مخفیانه  در میان معترضان به شناسایی و برداشتن فیلم و عکس مشغول بودند،  در پی فروکش کردن شورش به شکار دلاوران شورشی  پرداختند و  هزاران تن را در خانه یا محل کارشان بازداشت کرده،  زیر حبس و شکنجه بردند.

شورش 18 تیر در واقع نه  به  خاطر قدرت سرکوب رژیم، بلکه به علت بی سازمانی نافرجام ماند.  توده های عظیم راهپیمایان برنامه و حتی مسیر راهپیمایی مشخصی را برابر خود نداشتند. هرچه بود، فریاد بود و خشم! از همین رو جاسوسان اطلاعاتی با رسوخ  در صف راهپیمایان مسیر حرکت آنان را بگونه ای منحرف می کردند که مردم را از پیشروی به سوی مراکز حساسی چون بیت رهبری، صدا و سیما و ریاست جمهوری باز دارند [6].  در دیگر شهرهای کشور، بویژه تبریز،  نیز اعتراضاتی به پشتیبانی از قیام تهران روی داد که به  زخمی و  دستگیر شدن بسیاری انجامید.

جنبش مردمی 18 تیر دو واقعیت  را در باره ی فضای سیاسی جامعه ی ایران روشن می سازد:

1ـ پتانسیل عظیم انقلابی مردم ایران:   شورش 18 تیر نشان داد که  توده ی عظیم ایرانیان از هر فرصتی برای براندازی رژیم تبهکار جمهوری اسلامی استقبال می کنند. این برداشت که ایرانیان تمایلی به حرکت برای  رهایی از ستم موجود و بهسازی اوضاع جامعه ی خود ندارند، درست نیست. همینکه فضایی برای همدلی و بازگویی دردهای نهفته پدید آید، توده های میلیونی ایرانیان برای  حرکت دلیرانه در جهت براندازی نظام ستم آماده اند. این آمادگی 10 سال بعد نیز در جریان  اعتراضات مردمی 1388 نمایان گردید.

2 ـ نبود سازماندهی سیاسی اپوزیسیون در درون کشور: شورش 18 تیر بار دیگر این واقعیت را به نمایش گذاشت که اپوزیسیون ایران توان سازماندهی سیاسی اعتراضات مردم درون کشور را ندارد. ادعاهای بزرگ و خودمحورانه ی برخی از سازمان های سیاسی  اپوزیسیون دایر بر داشتن پایگاهی نیرومند و متشکل در درون ایران و وعده های پی در پی پیروزی عاجل به دوستداران خود در برون مرز، پایه ای راستین ندارد. این ناتوانی اپوزیسیون در سالهای پسین نیز، بویژه در جریان جنبش مردمی 1388، آشکار گردید.

روشن است که پتانسیل عظیم دگرگونی خواهی مردم درون کشور بدون سازماندهی خردمندانه به رهایی جامعه ی ایران از بند رژیم فاسد جمهوری اسلامی نخواهد انجامید. در نبود یک سازماندهی سیاسی توانمند، نیروی انقلابی مردم یا اصلاً به فعل در نمی آید و یا در صورت فعال شدن  بگونه ی شورشی کور عمل خواهد کرد که مهار یا منحرف ساختن آن برای حکومت پرفریب آخوندهای حاکم کار چندان دشواری نخواهد بود.

18 تیر 1393 خورشیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زیرنویس ها:

[1]  در آغاز همایش دانشجویان شعارهایی چون "طرح سعید امامی ملغی باید گردد" و " آزادی اندیشه، همیشه، همیشه" سر داده می شد. اما پس از هجوم وحشیانه ی نیرو های رژیم به دانشجویان، شعارهایی مانند "مرگ بر دیکتاتور"، "توپ، تانک، بسیجی، دیگر اثر ندارد"، "خامنه ای حیا کن، مملکتو رها کن" و "مرگ بر این حکومت فاشیستی" طنین افکند.
[2] تا این زمان هویت 3 تن از جانباختگان جنبش 18 تیر به نام های عزت الله ابراهیم نژاد، فرشته علیزاده و تامی حامی فر آشکار شده است. همچنین سعید زینالی، که به اتهام شرکت در این جنبش به دست اطلاعات سپاه پاسداران  دستگیر شد، ناپدید شده و احتمال می رود که زیر شکنجه ی جنایتکاران رژیم به قتل رسیده باشد.  عزت الله ابراهیم نژاد به دست اوباش انصار حزب الله شکنجه شد و  به قتل رسید.  بنا به تحقیقات خانواده ی وی، مسعود ده نمکی، فیلمساز حزب اللهی، و مهدی صفری تبار، پسر امام جمعه ی اسلام شهر، مستقیماً در قتل عزت الله ابراهیم نژاد دست داشته اند.

http://fa.wikipedia.org/wiki حمله_به_کوی_دانشگاه_تهران_(۱۸_تیر_۱۳۷۸


[3] محمد باقر قالیباف، که در 1378 فرمانده نیروی هوایی رژیم بود،  خود گفته است که در جریان جنبش 18 تیر سوار بر موتورسیکلت 1000 در خیابان ها می گشته و راهپیمایان را با چوب می زده است.
http://www.kaleme.com/1392/02/25/klm-143690/?theme=fast

[4] سعید حجاریان، از رهبران جناح اصلاح طلب رژیم، بعدها از تلاش خود برای کج کردن سر راهپیمایی سخن گفت تا سیل مردم خشمگین را از سرریز شدن به سوی بیت رهبری بازدارد.

[5] نوار صدای لورفته ی  همایش مدیران اطلاعات نیروی انتظامی، موسوم به همایش "کوثر"، گوشه ای از عملیات پنهان جاسوسان رژیم را در میان مردم معترض آشکار می سازد.

[6]  مسعود صدر الاسلام، رئیس وقت اطلاعات نیروی انتظامی رژیم، که نام واقعیش طه طاهری است، در یکی از نوارهای لورفته ی همایش کوثر به شرح عملیات نفوذی مزدوران اطلاعاتی در پیشاپیش صف راهپیمایان پرداخته است ( بویژه از دقیقه 11 لینک زیر):
https://www.youtube.com/watch?v=zMA0hPf1e9o&index=9&list=UUTN3KUUKS1Fr6tKdIFEho4Q